مرد ۸۷ ساله جانش را بر سر ازدواج دوم گذاشت
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۶۲۲۷۶
مرد جوان وقتی فهمید پدرش برای دومین بار ازدواج کرده در اقدامی انتقامجویانه وی را به قتل رساند و اموالش را سرقت کرد.
به گزارش مشرق، کینه پسر از پدر به خاطر ازدواج مجدد زمانی شروع شد که مهر امسال زن میانسالی به کلانتری جامی رفت و از ناپدید شدن همسرش خبر داد: چند سال قبل با بهروز ازدواج کردم من همسر دوم او بودم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فاش شدن این انتقام و کینه توزی پسر از پدر زمانی شروع شد که او ادامه داد: روز اول چند باری باهم تلفنی صحبت کردیم اما روز دوم و در آخرین تماسی که با همسرم داشتم گفت میخواهد برای خرید گردو به بازار برود. این آخرین باری بود که با همسرم تلفنی صحبت کردم و بعد از آن هر چه با او تماس گرفتم، پاسخ نداد. خیلی نگران شدم و برای اطلاع از وضعیتش به تهران رفتم به محض اینکه در خانه را باز کردم متوجه بهم ریختگی داخل خانه شدم و پول و دلارهایی که پشت قاب عکس جاساز کرده بودم نیز به سرقت رفته بود. همسایهها و نانوای سر خیابان روز قبل همسرم را دیده بودند اما بعد از آن کسی دیگر او را ندیده بود.
دستگیری نخستین مظنون
با شکایت زن میانسال، تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران آغاز شد. در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد که پیرمرد ناپدید شده با پسرش اختلاف دارد. دوربینهای مداربسته اطراف محل زندگی مرد ناپدید شده، ورود او را به خانه ثبت کرده بودند.
این در حالی بود که ساعاتی بعد از ورود مرد میانسال، دوربینها خروج پسرش اشکان و دوست او را سوار بر خودرو ضبط کرده بودند. باتوجه به اینکه خروج مرد میانسال ضبط نشده بود، این فرضیه مطرح شد که برای او در خانهاش حادثهای رخ داده است.
با این احتمال که پسر جوان در مرگ پدرش نقشی داشته باشد، او بازداشت شد. گرچه اشکان در بررسیهای اولیه مدعی بود از سرنوشت پدرش بیاطلاع است اما در برابر مدارک و شواهد پلیسی به قتل اعتراف کرد.
جسد دفن شده
او گفت: از وقتی پدرم دوباره ازدواج کرد از او کینه به دل گرفتم. من و همسرم در طبقه دوم خانه پدری زندگی میکردیم حتی پدرم مغازهای هم در اختیارم گذاشته بود که منبع درآمدم باشد اما هیچ کدام از اینها نتوانست حس بدی را که به پدرم پیدا کرده بودم جبران کند. از طرفی فکر میکردم با مرگ پدرم، مقداری از اموال او به همسر دومش میرسد و نمیخواستم این زن ارثیه ببرد. روز حادثه به همراه دوستم و همسرم به خانه پدرم رفتیم و از آنجایی که میدانستم نامادریام خانه نیست تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم.
متهم جوان ادامه داد: با پدرم درگیر شدم و با همدستی دوستم و چوب دستی پدرم او را به قتل رسانده و برای صحنهسازی مقداری از اموال و پول و طلا را نیز از خانه سرقت کردیم بعد جسد را داخل پتویی پیچیدیم و داخل خودرو گذاشتیم. به بیابانهای اطراف ورامین رفته و جسد پدرم را در آنجا دفن کردم. در تمام این مدت همسرم نیز شاهد ماجرا بود. بعد از این ماجرا به شمال رفتیم تا وانمود کنیم که در زمان جنایت تهران نبودهایم. حتی از شهرستان چند باری با تلفن پدرم تماس گرفتم و همسرم نیز به نامادریام زنگ زد که همه چیز طبیعی به نظر برسد. البته از خانه پدرم سرقت هم کردیم.
با اعتراف مرد جوان، همسر او نیز بازداشت شد اما مدعی شد از ماجرای قتل و سرقت بیخبر است.
در ادامه تحقیقات با راهنماییهای پسر جوان، کارآگاهان پلیس موفق به کشف جسد مرد میانسال شده و بررسیها برای دستگیری همدست فراری ادامه دارد.
منبع: روزنامه ایران
منبع: مشرق
کلیدواژه: جشنواره فجر قیمت ازدواج اخبار حوادث حوادث قتل سرقت خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۶۲۲۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این زن شوهرش را با چاقو کشت
صبح ۱۰ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ فریادهای کمک خواهی زن جوانی به نام مینا در یکی از خیابانهای پاکدشت پیچید. همسایهها که هراسان از خانه شان خارج شده بودند با زن پریشان روبه رو شدند که میگفت شوهرم را کشتم.
همسایهها پلیس را با خبر کردند و وقتی ماموران به خانه زن جوان رسیدند با جسد خونین همسر ۴۲ ساله اش به نام محمود روبه رو شدند که با ضربه چاقو به سینه اش کشته شده بود.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و همسرش تحت بازجویی قرار گرفت.
اعتراف به قتل شوهر
زن جوان در بازجوییها به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت: ۴ سال پیش با محمود ازدواج کردیم. اما از همان روزهای اول زندگی مان با هم اختلاف داشتیم.
تااینکه خانوادههای مان توصیه کردند بچه دار شویم تا اختلافهای مان کمرنگ شود. ۲ سال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاقتر از قبل میشد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی مرا به باد کتک میگرفت.
وی ادامه داد: صبح خواب بودم که بار دیگر همسرم عصبانی شد و مرا کتک زد. او از من خواست تلفنم را به او بدهم که مخالفت کردم و او هم من را روی زمین انداخت و با دستانش گلویم را فشار داد. برای چند لحظه چشم هایم سیاه شده بود و دست و پا میزدم. نفسم بند آمده بود. در حالی که تقلا میکردم دستم به چاقویی خورد که روز زمین قرار داشت. من برای نجات جانم چاقو را برداشتم و ضربهای به شوهرم زدم. محمود مرا رها کرد و خونین روی زمین افتاد. من که ترسیده بودم با جیغ و فریاد از همسایهها کمک خواستم تا او را به بیمارستان برسانند، اما وقتی اورژانس به محل آمد شوهرم جان باخته بود.
وقتی پزشکی قانونی علت مرگ را پارگی شریانهای قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد. برای مینا کیفرخواست صادر و پرونده اش برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه
در ابتدای جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خودشان و نوه خردسالشان درخواست قصاص را مطرح کردند.
پدر محمود به قضات گفت: عروسم برای تبرئه خودش دروغ میگوید. پسرم هرگز او را کتک نزده بود. ما نمیدانیم که در درگیری چه اتفاقی افتاده که این زن با بی رحمی پسرمان را به قتل رسانده است. ما حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص داریم.
وقتی زن جوان روبه روی قضات ایستاد گفت: آن روز خواب بودم که با شوک از خواب بیدار شدم. محمود یکباره شروع به داد و فریاد کرد و مرا به باد کتک گرفت. او گلویم را گرفت تا خفه شوم. او مرد تنومندی بود و من توان آن را نداشتم که خودم را از دستش نجات دهم. نفسم بند آمد و چشم هایم سیاهی رفت که یکباره دستم به کارد میوه خوری خورد و آن را به طرف همسرم گرفتم. باور کنید میخواستم او را
بترسانم تا رهایم کند، اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد. او او روی زمین افتاد و من خودم را نجات دادم. ولی متوجه شدم محمود غرق خون است. آنقدر شوکه شده بودم که نمیدانستم چه کاری باید انجام دهم. من شروع به داد و فریاد کردم و از همسایهها کمک خواستم.
قاضی گفت: چاقو را برای ترساندن همسرت جلوی قفسه سینه اش گرفتی یا برای دفاع از خودت؟
که زن جوان پاسخ داد: من برای ترساندن همسرم چاقو را مقابلش گرفتم. محمود با دو دستش گلویم را گرفته بود و آرنج هایش را هم روی قفسه سینه ام گذاشته بود. نفسم بند آمده بود و هر لحظه فکر میکردم دیگر زنده نمیمانم. من برای دفاع از خودم چاقو را به دست گرفتم.
با پایان دفاعیات زن جوان، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
منبع: رکنا
tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟